زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 9:45 بعد از ظهر
نام کاربری : رمز عبور : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام دوست گرامی ؛
برای مشاهده انجمن با امکانات کامل ، می بايست
ثـبـت نـام کـنـیـد یا وارد شـویـد


کاربر گرامی کاربر گرامی ؛







تعداد بازدید 1326
نویسنده پیام
baharsalehi آفلاین





ارسال‌ها : 315
عضویت: 8 /6 /1391
محل زندگی: اهواز
سن: 26
تشکرها : 261
تشکر شده : 684
خنده دار اشک در آر




* در یخچال رو باز کردم یه پشه در حالی که داشت فحش می‌داد ازش خارج شد! :|



* یه بار تو تاکسی از سر حجب و حیا خودمُ چسپوندم به در نخورم به دختره.

دختره گفت: آقا این مسخره بازی ها چیه درست مثل آدم بشین دیگه !!!!

آدم نمیدونه باید چیکار کنه ... بـــه خــــُـُـُدا



* یارو شب خواب میبینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته. بیدار میشه میبینه زنش کنارش خوابیده میگه: خاک تو سرم یادم رفت save کنم!



* سالها بود که از شکم شل و بزرگ خود رنج می بردم تا اینکه یکی از دوستام به من قرص adobe photoshop رو معرفی کرد ، استفاده کردم و در کمتر از ده دقیقه به سایز مورد علاقه ی خود دست پیدا کردم.



* يه دوست دخترم نداریم

.

.

.

.

.

.

عوضش یه اعصاب راحت ،

یه کیف پر از پول ،

خوردن ساندویچ فلافل با ترشی بدون هیچ گونه کلاسی ،

یه عالمه انتخاب.

اصن یه وضی



* نصیحت کردن در خانواده ها باید ساماندهی بشه ...
ینی مثل معاینه فنی یه برچسب بزنن روت که قبلا نصیحت شدی ، دوباره یکی نیاد در مورد همون موضوع حرف بزنه ...



* همین اولای ترم ؛ آدم دستش میاد کدوم استاد عمشُ دوس نداره!



* رمز موفقیت ام رو چند سال پیش عوض کردم ، الان هر کاری میکنم یادم نمیاد.



* دیدین بعضی ها عادتشونه رو چمن كه نشستن همینجوری چمن ها رو میكنن.

لامصـــبا اینا یه غیر از کودک درون یه بُز درونم دارن!



* یه سری لذت ها هم مختص ایرانه. مثلا یه پول پاره‌پوره رو یجوری به یه راننده‌ای ، بقالی … بدی ازش خلاص شی. آدم احساس پیروزی می‌کنه!



* دوستم تعریف می کرد هروقت می خواسته بره حموم ، گوشیشو قفل می کرده بعد می رفته. یک روز که از حموم میاد می بینه خواهر کلاس اول دبستانیش گوشی رو گرفته جلو نور تا از جای انگشت رو گوشی رمزشو پیدا کنه!

ما کجااااااا و دهه هشتادی ها کجاااااا



* امروز تو خیابون یکی گول ظاهرمو خورد ؛

من الان دیگه گول ظاهر ندارم ...



* وقتی صورتتو اصلاح میکنی و کسی نباشه ماچش کنه!
مثل اینه که ده تومن شارژ بخری و وارد کنی و بدونی قرار نیست به کسی زنگ بزنی !!!!

لامصب دردیه واسه خودش ...



* مگس ها 24 ساعت عمر میکنن ...

به جز اونایی که میان تو اتاق من ... اونا عمرشون نا محدوده! :|



* خیلی پیش اومد خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم ... اما من هنوز موندم اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت: مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت تا خوب بشم ، مدرکشو از کجا گرفته بود!



* چرا مردم دوبل برگر با سیب زمینی سرخ کرده رو با "نوشابه رژیمی" میخورن ؟؟! :|



* کاش وقتی یه چیز جدید به یخچال اضافه می شد واسمون یه نوتیفیکیشن (چه خبر) میومد!



* یه فامیل داریم 28 ساله بیکاره!

اگه دو سال دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه ...



* سه چیز تو زندگی هست كه اگه رعایت كنین آدم موفقی میشین!

حالا برید تحقیق كنید این سه تا چیز چیه !!!

اینجوری هم نگام نكنید ، من اگه خودم بلد بودم كه الآن اینجا نبودم!! :|



* شلوار رنگی میپوشی بپوش ...

ولی خدایی دیگه كفش زرد و شلوار قرمز و پیراهن سبزو با هم نپوش! :|

اسمارتیز كه نیستی لامصب



* بچه که بودیم وقت فیلم دیدن کنترل ویدیو دست پدرم بود ، اونم تا فاصله مرد و زن از یه گوسفند کمتر می شد می زد میرفت جلـــو ... دستشم كند بود تا میومد دوباره پلى كنه نصف فیلم رفته بود.

خلاصه اینكه سرتونو درد نیارم ، ما تایتانیکـو تو 20 دقیقه دیدیم!



* مکالمه من و بغل دستیم تو تاکسی :

- آدامس نعنایی داری ؟
- آره ...
- یه دونه بخور ...!



* آیا می دانستید انسان هایی که بیشتر عمر می کنند ... دیرتر میمیرند ؟!! نه خدایی می دونستید؟؟؟



* طرف قد 2 متر و نیم ، وزن 140 ، بازوش دور کمر من ، فاقد هرگونه چربی تو تلویزیون اومده میگه توصیه من به جوونا اینه که از مکمل ها استفاده نکنند!

خو دِ لامصب آخه با نون و پنیر اینجوری شدی؟



* دیشب که خوب می خوردین! این چی چیه آوردین؟

(گروه بانوان در مراسم پاتختی در هنگام باز کردن کادو)



* زندگی همیشه در جریانه ولی ما رو در جریان نمی ذاره!



* جای خالیش را نه کتاب پر می کند ، نه قهوه ، نه حتی سیگار. من دلم آی فون 5 می خواهد!



* یکی میره به شیرینی فروشه میگه: این شیرینی کشمشیا چرا توش کشمش نیست؟

یارو میگه: شما شیرینی ناپلئونی می خرین لای هر کدومش ناپلئونه؟



* کاش یکی بود که توی کوچه ها داد می زد: خاطره خشکیه ، خاطره خشکیه

اونوقت همه خاطراتتو ، همونایی که ارزش گرفتن دمپاییِ پاره هم ندارن می ریختم تو کیسه و می دادم بهش و می رفت ردِ کارش!



* اونقدری که من بالش زیر سرمو تا صبح می چرخونم ، اگه به جاش توربین بود می تونستم برق کل روستاها رو تأمین کنم!


* یکی از بزرگترین لذت های دوران کودکیم این بود که دستمو تا آرنج بکنم تو کیسه برنج! آی حال می داد.



* اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه ، فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک کنم!



* «شام چی درست کنم؟»

اولین جمله مامانم در حین جمع کردن سفره ناهار.



* بابابزرگم لپ تاپم رو دیده میگه: چندتا قُوّه می خوره؟



* همه نیمه گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ، ما هنوز متمم مون رو هم ندیدیم!

به 30 درجه هم راضی شدیم دیگه! نبود؟ یه 10 درجه ... !؟



* پسورد وایرلسمو دو روزه عوض کردم. کلا محبوبیتمو تو همسایه ها از دست دادم! یکی یکی سرد و سردتر میشن. نگرانم دسته جمعی یه حرکتی بزنن!

امروز یکیشون بلند به اون یکی می گفت: نامرد نذاشت فیلممو کامل دانلود کنم!



* تو صف نون بودم دیدم دوتا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث می کردن

اولی: برو بابا!
دومی: به من نگو بابا به من بگو عمو ، وقتی میگی بابا من نسبت بهت احساس مسئولیت پیدا می کنم!



* فکر کنم دارم بابا میشم ... الان چند شبه بیدار میشم کولرو خاموش می کنم!



* هر وقت احساس کردی خیلی بالایی چند تا نارگیل واسه من و بچه ها بنداز پایین!



* یه زمانی وقتی به رفیقت فحش ناموس می دادی حکم مرگتو امضا می کردی ، الان میزان صمیمیت و رفاقتتو نشون میدی!



* ضربه روحی که یخچال خالی به من وارد می کنه ، عشق دوران جوونیم نتونست وارد کنه!



* تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد مرغ است.



* یک بنده خدایی می گفت: حالا درسته ما قصد ازدواج نداریم ولی خب آخه یه خواستگار نباید بیاد برامون؟



* یه بار یه دویستی دادم به گدائه ، گدائه گفت: خدای نکرده یه وقت لازمت نشه؟



* یارو دو دقیقه پیش زنگ زده خونه به جای اینکه من بگم شما ، اون میگه: شما؟ منم گفتم: ببخشید اشتباه برداشتم!



* یه روز رفتم شلوار بخرم فروشنده یه شلوار آورد خوب نبود. گفتم این خیلی خزه ، مگه اسکلم اینو بپوشم؟

فروشنده از پشت پیشخون اومد اینور دیدم همون شلوار پای خودشه!



* بزرگترین مقامی که تا امروز بهش رسیدم وقتی بود که دبستان می رفتم و مأمور آبخوری شدم.



* آیا می دونین اولین کسی که عبارت «مردا همه مثل همن» رو به کار برد ، یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟



* اگه قراره با دمپایی ابریِ خیس تو دهنِ کسی زده بشه ، اون کسی نباید باشه جز پسری که با صدای بچه گونه حرف می زنه!



* پسرخالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود: آیا می دانید رود هیرمند به کدام دریا می ریزد؟ اینم نوشته بود: بله می دانم!

معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود.



* به کافه چی گفتم: همان همیشگی!

گفت: زرنزن ، مثل آدم بگو چی می خوری!



* پسرا هجده ماه میرن خدمت ، اندازه 18 سال خاطره تعریف می کنن!

لامصبا همشونم قهرمان پادگان بودن!



* آخه من نمی دونم این W چیه تو لغات این دهه هفتادیا و هشتادیا ... می نویسن: baWshe , aWre , baWba …
کی مدرسه ها باز میشه راحت شیم!



* معلوم نیست این درس عبرت چند واحده، لامصب تموم نمیشه


امضا :
در نبرد بین انسان های سخت و روزهای سخت
این انسان های سخت هستند که می مانند
نه روزهای سخت.
شنبه 13 آبان 1391 - 16:33
ارسال پیام خصوصی نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از baharsalehi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin & mehdiamjadi &
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش (تازه سازی) صفحه نیست ، برای این کار روی تازه سازی پاسخ ها کلیک نمایید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | خنده دار اشک در آر | پیوند سایتی RSS | بازگشت به بالا